عاشقان این شعر تنهایی بود
در درون دل چه غوغایی بود
سینه مالامال عشق یار هست
او بداند این چه غوغایی بود.
۳ـ۷ـ۱۳۹۵
سلطان علی نایبی
عاشقان این شعر تنهایی بود
در درون دل چه غوغایی بود
سینه مالامال عشق یار هست
او بداند این چه غوغایی بود.
۳ـ۷ـ۱۳۹۵
سلطان علی نایبی
چاره ای نیست جز تحمل این هستی پر تکرار
و چند صباح در این جهان در گذر بی قرار
و خنده ها و گریه های موقّتی که می رود
حتّی نگاه خسته آن دوست همیشه یار
سلطان علی نایبی
۱۷ شهریور ۱۳۹۵
عشق انسان را پریشان می کند
خانه های خشتی ویران می کند
خانه ای سازد جنسش از بلور
عشق حیوان را انسان می کند
عشق نورانی نورت می دهد
کلبه تاریک،چراغان می کند
عشق یعنی خیره در نور «یکی»
از «یکی گشتن» به جانان می کند
عشق یعنی گمشتن در خویشتن
هر مریضی «عشق» درمان می کند
«عشق» یعنی از «گل سرخ » یک سبد
روز «جمعه» عشق مهمان می کند
عشق بر یک معنی «یکتا» می شود
نایبی رو سوی «قرآن» می کند.
سلطان علی نایبی
جمعه ساعت ۱۰:۳۲ شب
۱۸ تیرماه ۹۵
بیا که روضه بخوانیم برای دولت یار
بیا که نوحه سرائیم ، زهجر او بسیار
بیا دمی بنشینیم به دور خانه مظلوم
و اشک و مویه کنیم برای او هر بار
نه اشک، بلکه برایش قیام باید کرد
و هرچه خانه ظالم،بیا کنیم رگبار
ببین برای عدالت چه ها برفت بر دل
ببین تو قلب پریش و دوچشم من غمبار
در بهــــــــار عمر ما ، کودکی چقدر زیباست
در ســــــــرای این دنیا، کودکی چقدر زیباست
عاشــــقانه در بـــــازی،عارفـــــــــانه در خوردن
عشق و معرفت خالـــــــص،کودکی چقدر زیباست
رفت و آمد کودک بر مــــــــــدار یک بازی است
بازی با کبـــــــــــــوترها، کودکی چقدر زیــــباست
کیـــــــــنه ای ندارد او از زمین و از دریـــــــــــا
یک سلام بر هســــــــــتی، کودکی چقدر زیباست
سقـــــــــــــف می شکافداو، دل می ربـــــــــــاید او
خنده های بی آلایـــــــش ، کودکی چقدر زیباست
غصــــــــه های پیچیده ، زخم های تاریــــــــخی
نیست در دل کـــــــودک، کودکی چقدر زیباست
قهر و آشتی کودک یک نگاه و یک روز است
قلــــب کودکان سالــــــم، کودکی چقدر زیباست
نایـبی بخوان قرآن ،قلــــــب کودکان پاک است
در بهار قــــــــــــــرآنی،کودکی چقدر زیباست.
سلطان علی نایبی
پنج شنبه ۲۴-۵- ۱۳۹۵
#سلطان_علی_نایبی #شعر